چهارشنبه ۵ آذر ۱۴۰۴ - ۲۳:۴۹
یادداشت | بسیج، تجلی حکمرانی مردمی در نظام اسلامی

حوزه/ مفهوم «مردم‌سالاری دینی» که ستون اصلی ساختار حکمرانی جمهوری اسلامی را تشکیل می‌دهد، تنها یک شعار یا آرمان نظری نیست؛ بلکه سازوکاری عملی برای حضور همگانی در عرصه‌های مختلف سیاسی، اجتماعی، فرهنگی و امنیتی کشور است.

خبرگزاری حوزه | جمهوری اسلامی ایران از آغاز شکل‌گیری خود، بر مبنای مشارکت مردم و اتکای به اراده جمعی بنا شده است. مفهوم «مردم‌سالاری دینی» که ستون اصلی ساختار حکمرانی جمهوری اسلامی را تشکیل می‌دهد، تنها یک شعار یا آرمان نظری نیست؛ بلکه سازوکاری عملی برای حضور همگانی در عرصه‌های مختلف سیاسی، اجتماعی، فرهنگی و امنیتی کشور است. در این میان، بسیج یکی از مهم‌ترین و عینی‌ترین جلوه‌های تحقق این نوع حکمرانی مردمی به شمار می‌رود؛ نهادی برخاسته از متن جامعه که بدون اتکا به تشریفات اداری و ساختارهای پیچیده، توانسته است طی چهار دهه گذشته نقش‌آفرینی مؤثر و چندبعدی داشته باشد.

بسیج از نخستین روزهای شکل‌گیری در سال ۱۳۵۸، با دعوت امام خمینی(ره) به عنوان یک نیروی مردمی، خودجوش و داوطلبانه متولد شد.

این نهاد برخلاف بسیاری از ساختارهای رسمی، متکی بر حضور شهروندان عادی است؛ مردمی که با انگیزه مسئولیت اجتماعی و احساس تعهد نسبت به سرنوشت کشور، در قالب بسیج سازماندهی می‌شوند. وجود میلیون‌ها عضو در اقشار مختلف—از دانش‌آموز و دانشجو تا کارگر، کارمند، معلم، پزشک و حتی هنرمند—نشان می‌دهد که بسیج تنها یک نیروی نظامی نیست؛ بلکه شبکه‌ای گسترده از مردم است که در مسیر حکمرانی مشارکت‌محور حرکت می‌کنند.

در نگاه حکمرانی مردمی ، هرگاه مردم نه فقط رأی‌دهندگان بلکه «کنشگران» اداره جامعه باشند، حکمرانی از حالت دولتی صرف خارج شده و به حکمرانی مردمی تبدیل می‌شود. بسیج دقیقاً چنین کارکردی دارد. حضور بسیجیان در صحنه‌های مختلف بحران، سازندگی، امنیت، فرهنگ، آموزش و کمک‌های اجتماعی، نمونه‌های عملی است که نشان می‌دهد چگونه مردم می‌توانند در اداره کشور نقش مستقیم ایفا کنند.

در ادبیات جدید حکمرانی، مشارکت مردم تنها در قالب رأی‌دادن و تعیین مسئولان خلاصه نمی‌شود؛ بلکه مردم باید در فرآیند تصمیم‌سازی، اجرا، نظارت، حل مسئله و پیشبرد امور جامعه نقش فعال داشته باشند. هنگامی که مردم از سطح «تماشاگر» یا «مصرف‌کننده خدمات دولتی» فراتر می‌روند و خود به «کنشگر» در مدیریت امور عمومی تبدیل می‌شوند، آنچه رخ می‌دهد «حکمرانی مردمی» است؛ حکمرانی‌ای که در آن ابتکار، قدرت اجتماعی و توان داوطلبانه مردم به میدان آمده و بار بخشی از اداره کشور را بر دوش می‌گیرد.

بسیج دقیقاً تجسم ساخت‌یافته همین نوع حکمرانی است. این نهاد، مردم را نه در قالب مخاطب یا منتظر خدمات، بلکه به عنوان عاملان اداره جامعه سازماندهی می‌کند. حضور بسیجیان در عرصه‌های مختلف—از مدیریت بحران و امدادرسانی گرفته تا سازندگی، تأمین امنیت اجتماعی، فعالیت‌های فرهنگی، آموزشی، علمی و حتی عرصه‌های نوینی مانند فضای مجازی—به این معناست که مردم در قالب بسیج توانسته‌اند نقشی فراتر از مشارکت انتخاباتی ایفا کنند و در لایه‌های عمیق اداره کشور حضور داشته باشند.

در دوران دفاع مقدس، بسیج تجسم روشن حکمرانی مردمی بود. هنگامی که کشور در معرض تجاوز قرار گرفت، این مردم بودند که در قالب بسیج به میدان آمدند و امنیت و استقلال ملی را حفظ کردند. نقش بسیج در جنگ تنها حضور در جبهه نبود؛ شبکه‌های پشتیبانی، کمک‌های مردمی، سازماندهی نیروهای داوطلب و اداره جبهه‌ها به‌گونه‌ای مردمی، نشان‌دهنده ظرفیت این نهاد در بسیج سرمایه اجتماعی کشور بود.

اما کارنامه بسیج محدود به جنگ نیست. در چهار دهه گذشته، این نهاد در عرصه سازندگی—به‌ویژه پس از جنگ—فعالیت‌های متعددی انجام داده است. پروژه‌های عمرانی در مناطق محروم، ساخت مسکن، جاده، مدرسه، تأمین آب و برق در نقاط دورافتاده، و فعالیت‌های جهادی گسترده، نمادهایی از حضور مردم در رفع محرومیت و توسعه کشور هستند. وجود گروه‌های جهادی بسیج که عمدتاً جوانان داوطلب‌اند، نمونه‌ای روشن از مشارکت مردم در حکمرانی محلی و توسعه‌محور است

در زمان وقوع بحران‌ها، مثل سیل، زلزله یا همه‌گیری کرونا، حضور سریع و گسترده گروه‌های بسیجی یک نمونه روشن از حکمرانی مردمی است. در چنین موقعیت‌هایی، دولت به تنهایی قادر به پوشش کامل نیازها نیست و این شبکه مردمی بسیج است که با اتکا به ظرفیت‌های محلی، شناخت میدانی و سرمایه اجتماعی خود وارد عمل می‌شود. سرعت عمل، بی‌نیازی از بوروکراسی، روحیه داوطلبانه و گستردگی جغرافیایی باعث می‌شود که بسیج بتواند خلأهای حکمرانی را پر کرده و چتر خدمات عمومی را گسترش دهد.

در عرصه سازندگی نیز این حضور مردمی قابل مشاهده است. فعالیت‌های گروه‌های جهادی، از آبادانی روستاها تا ارائه خدمات درمانی و آموزشی در مناطق محروم، نشان می‌دهد که بسیج نوعی «حکمرانی محلیِ مشارکت‌محور» ایجاد کرده است؛ حکمرانی‌ای که در آن مردم برای حل مسائل جامعه خود دست‌به‌کار می‌شوند و منتظر تصمیم یا ورود دستگاه‌های رسمی نمی‌مانند. این الگوی مشارکت، دولت را یاری می‌کند و در عین حال احساس مؤثر بودن مردم در اداره کشور را تقویت می‌کند.

در حوزه امنیت نیز، نقش بسیج تنها جنبه نظامی ندارد؛ بلکه آنچه اهمیت دارد، امنیت اجتماعی مبتنی بر مردم است. شناسایی مسائل محلات، مشارکت در حل آسیب‌های اجتماعی، کمک به آرام‌سازی فضاهای شهری و حضور در طرح‌های امنیت محله‌محور، همه نمونه‌هایی از مشارکت مردم در برقراری امنیت پایدار به‌عنوان یکی از ارکان حکمرانی محسوب می‌شود. این امنیت از دل جامعه برمی‌خیزد و به جای اتکا به سازوکارهای صرفاً دولتی، بر شبکه اعتماد عمومی و حضور داوطلبانه تکیه دارد.

بسیج در کنار نیروهای رسمی کشور، نقش مکمل و مردمی بوده است. امنیت اجتماعی، مقابله با ناهنجاری‌ها، کمک به نظم شهری و فعالیت در حوزه‌های اطلاعات مردمی، همگی نشانه‌هایی از کارکرد اجتماعی این نهاد هستند؛ کارکردی که بیش از آنکه بر قدرت رسمی متکی باشد، بر اعتماد و مشارکت اجتماعی استوار است.

در حوزه فرهنگ و آموزش نیز بسیج امکان نقش‌آفرینی مردمی را فراهم کرده است. پایگاه‌های مقاومت، کانون‌های فرهنگی، بسیج دانش‌آموزی و دانشجویی و حلقه‌های تربیتی، فضاهایی هستند که در آنها مردم—به‌ویژه جوانان—در فرآیند تربیت نسل جدید مشارکت فعال دارند. این فعالیت‌ها به جای آنکه توسط نهادهای رسمی از بالا مدیریت شود، بیشتر مبتنی بر شبکه‌های اجتماعی محلی و ابتکارات مردمی است. از همین رو، می‌توان گفت بسیج فرهنگ‌سازی را از سطح دولت به سطح جامعه منتقل کرده و آن را مردمی کرده است.

در امور فرهنگی نیز بسیج نقش مؤثری داشته است. از کانون‌های فرهنگی هنری تا بسیج دانشجویی و دانش‌آموزی، همگی بسترهایی برای رشد اجتماعی و فرهنگی نسل‌های مختلف بوده‌اند. این فعالیت‌ها از جنس برنامه‌های دولتی نیست، بلکه حاصل تلاش داوطلبانه مردمی است که می‌خواهند در تربیت فرهنگی جامعه نقش‌آفرینی کنند. در همین راستا، بسیج با ایجاد شبکه‌های فرهنگی و آموزشی در سراسر کشور، توانسته نوعی حکمرانی مشارکتی در حوزه فرهنگ ایجاد کند.

در سال‌های اخیر، فعالیت بسیج در عرصه‌های امدادی و اجتماعی نیز چشمگیر بوده است. در بحران‌هایی همچون سیل، زلزله، شیوع کرونا و مشکلات معیشتی، این نهاد اولین مجموعه‌هایی بود که با تکیه بر نیروهای مردمی وارد عمل شد. از ایجاد نقاهتگاه‌ها و کمک‌های درمانی گرفته تا توزیع بسته‌های معیشتی و مشارکت در رزمایش مهربانی، همه نشان‌دهنده نقش بسیج در حکمرانی اجتماعی و امدادی است؛ حکمرانی‌ای مبتنی بر مشارکت و حضور واقعی مردم.

حضور بسیج در این عرصه‌های متنوع، نشان‌دهنده یک اصل کلیدی است: حکمرانی مردمی تنها با مشارکت نمادین تحقق نمی‌یابد، بلکه نیازمند ساختارهایی است که امکان سازماندهی داوطلبانه مردم را فراهم کنند؛ و بسیج یکی از مهم‌ترین این ساختارها در جمهوری اسلامی ایران است. به بیان دیگر، بسیج پلی میان مردم و حکمرانی است؛ پلی که نشان می‌دهد مردم می‌توانند همزمان هم موضوع حکمرانی باشند و هم عامل آن.

بسیج یک نهاد صرفاً نظامی یا اداری نیست؛ بلکه تجسم عملی حکمرانی مردمی در جمهوری اسلامی است. این نهاد نشان داده است که وقتی مردم در اداره کشور نقش فعال و سازمان‌یافته داشته باشند، ثبات، امنیت، پیشرفت و همبستگی اجتماعی افزایش می‌یابد. امروز نیز با گسترش فعالیت‌های جهادی، اجتماعی، فرهنگی و علمی، بسیج همچنان ظرفیت گسترده‌ای برای تقویت حکمرانی مردمی دارد و می‌تواند یکی از پایه‌های اصلی مشارکت مردمی در آینده جمهوری اسلامی باقی بماند.

محمود سواری

اخبار مرتبط

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha